نسخه قدیم یاهو صفحه پروفایل خاصی داشت. قسمتی عمومی و قسمتی که فقط برای لینک شده ها بود. در قسمت عمومی حواسش نبود و متنی را به انگلیسی گذاشته بود و گفته بود که آقایی در جایی که کار می کرده خواستار او شده و مشورتی می خواست که چگونه با این مشکل برخورد کند. در قسمت خصوصی کلا دو نفر بودیم. عکس هایی که گذاشته بود یکی دو خرس سفید و قهوه ای بودند و یکی هم عکس موزه لوور فرانسه. همین.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ خرداد ۹۵ ، ۱۸:۱۷
sourire queen

چرا رفتی چرا من بی‌قرارم
به سر سودای آغوش تو دارم
نگفتی ماه تاب امشب چه زیباست
ندیدی جانم از غم ناشکیباست
چرا رفتی چرا من بی‌قرارم
به سر سودای آغوش تو دارم

خیالت گرچه عمری یار من بود
امیدت گرچه در پندار من بود
بیا امشب شرابی دیگرم ده
ز مینای حقیقت ساغرم ده
چرا رفتی چرا من بی‌قرارم
به سر سودای آغوش تو دارم

دل دیوانه را دیوانه‌تر کن
مرا از هر دو عالم بی‌خبر کن

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ خرداد ۹۵ ، ۱۶:۳۷
sourire queen

این آهنگ همایون شجریان را خیلی دوست داشت. برای من هم فرستاده بود که گوش کنم:



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ خرداد ۹۵ ، ۱۶:۳۶
sourire queen
گفت وقت عکس گرفتن چادرش را برداشته بود ولی می دانم این طور گفت که من ناراحت نشوم ولی چه فرقی می کند وقتی کاملا پوشیده بود و با حیا. پالتوی طوسی با شلوار لی و کفشهای مشکی. دلم تنگ شده.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ خرداد ۹۵ ، ۱۷:۵۴
sourire queen

خجلست سرو بستان بر قامت بلندش
همه صید عقل گیرد خم زلف چون کمندش
چو درخت قامتش دید صبا به هم برآمد
ز چمن نرست سروی که ز بیخ برنکندش
اگر آفتاب با او زند از گزاف لافی
مه نو چه زهره دارد که بود سم سمندش
نه چنان ز دست رفتست وجود ناتوانم
که معالجت توان کرد به پند یا به بندش
گرم آن قرار بودی که ز دوست برکنم دل
نشنیدمی ز دشمن سخنان ناپسندش
تو که پادشاه حسنی نظری به بندگان کن
حذر از دعای درویش و کف نیازمندش
شکرین حدیث سعدی بر او چه قدر دارد
که چنو هزار طوطی مگسست پیش قندش

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ خرداد ۹۵ ، ۱۵:۲۸
sourire queen




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ خرداد ۹۵ ، ۱۹:۴۰
sourire queen

حرﻑﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺑﺎ ﮐﺴﯽ ﺑﺰﻥ
ﮐﻪ ﺑﺎ ﺟﻐﺮﺍﻓﯿﺎﯼ ﮐﻠﻤﺎﺗﺖ ﺁﺷﻨﺎﺳﺖ
ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﻭﻗﺖﻫﺎﯾﯽ
ﮐﻪ ﺷﺒﯿﻪ ﯾﮏ ﮐﻮﻩ ﯾﺨﯽ ﻣﯽﺷﻮﯼ
ﺁﻓﺘﺎﺑﯽ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺁﺑﺖ ﮐﻨﺪ ﺁﺭﺍﻡ ﺁﺭﺍﻡ..

ﺑﻌﺪ ﭼﮑﻪﭼﮑﻪﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ
ﮐﻪ ﻟﯿﺰ ﻣﯽﺧﻮﺭﻧﺪ ﻭ ﻣﯽﺁﯾﻨﺪ ﭘﺎﯾﯿﻦ
ﺑﺎ ﺍﻧﮕﺸﺖ ﺑﺴﺮﺍﻧﺪ ﻻﯼ ﻣﻮﻫﺎﯾﺖ.. ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻣﯽﺩﺍﻧﺪ

ﻭﻗﺖﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺳﮑﻮﺕ ﻣﯽﮐﻨﯽ..
یعنی ﺣﺮﻑﻫﺎﯾﺖ ﺟﺎﯾﯽ ﮔﯿﺮ ﮐﺮﺩﻩﺍﻧﺪ
ﻭ می‌تواند ﺩﺳﺖ ﺩﺭﺍﺯ ﮐﻨﺪ
ﻭ ﺁن همه ﮐﻠﻤﻪ‌ﯼ ﺑﺎﺯﯾﮕﻮﺵ ﺭﺍ
ﺑﮕﺬﺍﺭﺩ ﺗﻮﯼ ﺩﻫﺎﻧﺖ..
ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻧﺎﮔﻔﺘﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻔﻬﻤﺪ!

عادل دانتیسم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ خرداد ۹۵ ، ۱۶:۵۴
sourire queen

امروز نیامده بود، یکی از سنجه های عمق فاجعه این است که چه سطحی از بودن او برایت غنیمت است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ خرداد ۹۵ ، ۱۳:۵۷
sourire queen

یادش بخیر قبل از لحظه های دیدار چه سرمست بودم:

لحظه دیدار نزدیک است
باز من دیوانه‌ام، مستم
باز میلرزد دلم، دستم
باز گویی در جهانی دیگر هستم

اخوان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ خرداد ۹۵ ، ۱۸:۳۴
sourire queen


بی تو اما به چه حالی من از آن کوچه گذشتم

مشیری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ خرداد ۹۵ ، ۱۸:۳۲
sourire queen