همیشه این طور بود که هر جا می رفتیم به خودم می گفتم که یکبار هم با سها می آیم این جا. هنوز هم همینطور است. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۹۵ ، ۱۶:۰۸
sourire queen

هیچ چیز مانع او نمیشد که در این رابطه کم بگذارد. اگر زنگ می زدم در مهمترین جلسه اش هم که بود جواب می داد یا می آمد بیرون جواب می داد. اصلا یاد ندارم به او زنگ زده باشم و او بتواند جواب دهد و جواب نداده باشد. آن روزها که هنوز madam , sir بودیم هم برایم بی نظیر بود. هر وقت به امید او اینترنت خانه را وصل می کردم و برای او در چت یاهو یا جیمیل پیام می گذاشتم بلافاصله سبز می شد و اگر نبود مطمئن بودم که یا بیرون است یا مهمان دارند طبقه پایین. حتی وسط مهمانیهایش که می دانم برایش خیلی مهم بود می آمد و با من چت می کرد یا پیام  داد. یادم است اولین باری که به او پیام دادم یا او به من پیام داد نمایشگاه تهران بودم. او نمی آمد نمایشگاه و دلیلش هم جالب بود. ولی من همان زمان که چتی بودیم دوست داشتم بیاید و چند کتاب با هم بخریم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ تیر ۹۵ ، ۲۰:۱۳
sourire queen

یکبار به یاد او مسیری که از خانه تا لب خیابان را از جلوی مسجد و داخل کوچه ها می رفت پیاده رفتم. کوچه ها کثیف بودند و خجالت کشیدم که او در این کوچه های خاکی کثیف پا گذاشته است. این جا اتاقم از او دو جعبه فلزی گرد دارم به رنگ صورتی با عکس قلب. زمان های قدیم برای خرما می گذاشت با مغز گردو که عصرها چیزی باشد بخورم و من هربار با چه افتخار و غروری می رفتم یکی را بر می داشتم و می خوردم. یواش یواش می خوردم که زود تمام نشود. صبح ها هم چک می کرد که صبحانه خورده ام یا نه و من چقدر لذت می بردم از این چک کردنش. این ها را اگر کسی بخواند فکر می کند دارم خیال پردازی می کنم یا بیماری روانی گرفته ام. درست است قصه های سها باورپذیر نیست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ تیر ۹۵ ، ۲۰:۰۲
sourire queen
امروز یکبار گمشدم. کلاً در آدرس پیدا کردن افتضاحم و او این را می دانست. تا مطمئن نمیشد که رسیدم خیالش راحت نمیشد و وقتی می رساندمش خانه تا پیام نمی داد یا پیام نمی دادم که راه را پیدا کرده ام نمی خوابید. ده سال پیشم هم این مسیر را رفته بودم برای گرفتن گذرنامه ولی این بار که رفتم همه اش بوی او می امد. اصلا هر جای شهر او که می روم انگار انتظار دارم او بیاید یا انتظار دارم زنگ بزند بگوید رسیدی؟ کارت تموم شد؟ توی آفتاب نمونی؟ خسته شدی یکم استراحت کن. یا بگوید کارت تموم شد زنگ بزن من هم راه بیافتم با مترو بیام. یا بنویسد عزیز دلم که خسته شده. سها تکرار نشدنی است.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ تیر ۹۵ ، ۱۹:۳۵
sourire queen
یکی از اخلاق های خوب سها این بود که اگر مشکلی برایم پیش می آمد خیلی استادانه دلداری می داد و آرامم می کرد و واقعاً آرام می شدم. حتی وقتی sir بودم هم این کار را می کرد و چه خوب انجام می داد. یک جمله ای داشت که برایم دلنشین بود اوج بحث هایی که آن اوایل با هم می کردیم وقتی هنوز madam بود می گفت چرا در بحث بلافاصله خودت را مقابل من قرار می دهی؟ چرا وکیل مدافع خدا و دیگران می شوی؟ بیا و کنار من به مساله نگاه کن با هم حلش کنیم. این جملاتش برایم خیلی جذاب بود. تازه همه این ها را با یک موسیقای خاصی می گفت که هم احساس کنی تو را درک کرده و می فهمد ناراحتی تو را و هم این که زیاد موضوع را سخت نگیری و راحت بگذری. در نبود او کارم شده است از او نوشتن و با مرور حرفها و خاطرات ! چه شده ایم! دلم لک زده است برای یکی از آن دلداری هایش.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ تیر ۹۵ ، ۱۹:۱۸
sourire queen

امروز به اندازه صد روز گذشت. به اندازه هر خاطره خوبی که با هم داشتیم وقتی روی صندلی کناری نشسته بود با دیدن جای خالیش غصه می آمد. با من چه کرده است؟! روز اول فکر نمی کردم که شش دانگش را پر کند، حالا که لبریز می شود! عجیب حالتی است، حتی وقتی اسمش را از بقیه می شنوم قند توی دلم آب می شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ تیر ۹۵ ، ۱۷:۴۱
sourire queen

امروز شهر او بودم و ای کاش می دانست که در این جا دلی بود که مدام می خواست سمت او پرواز کند. قلبم خالی شد وقتی او را ندیده برگشتم. پر از حسرت شد وقتی به هر طرف که خاطره مشترک داشتیم نگاه می کردم. بد گذشت!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ تیر ۹۵ ، ۱۶:۴۲
sourire queen

اگر بود راحت از او می پرسیدم کجاست، داخل طرح است یا نه. پلاک جدیدم زوج است. اصلا می رفتم دنبالش با هم می رفتیم. بدون او به آن شهر بزرگ عادت ندارم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ تیر ۹۵ ، ۰۶:۳۹
sourire queen

آیا این قاعده درست است که درست وقتی تو را بیشتر دوست دارد بهانه هایش شروع می شود؟ ولی او بهانه گیر نبود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۵ ، ۲۲:۴۶
sourire queen
عجیب است! من هیچ دست خطی از او ندارم. صدایی هم ندارم!
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۵ ، ۲۰:۰۸
sourire queen