تکرار نشدنی
پنجشنبه, ۲۴ تیر ۱۳۹۵، ۰۷:۳۵ ب.ظ
امروز یکبار گمشدم. کلاً در آدرس پیدا کردن افتضاحم و او این را می دانست. تا مطمئن نمیشد که رسیدم خیالش راحت نمیشد و وقتی می رساندمش خانه تا پیام نمی داد یا پیام نمی دادم که راه را پیدا کرده ام نمی خوابید. ده سال پیشم هم این مسیر را رفته بودم برای گرفتن گذرنامه ولی این بار که رفتم همه اش بوی او می امد. اصلا هر جای شهر او که می روم انگار انتظار دارم او بیاید یا انتظار دارم زنگ بزند بگوید رسیدی؟ کارت تموم شد؟ توی آفتاب نمونی؟ خسته شدی یکم استراحت کن. یا بگوید کارت تموم شد زنگ بزن من هم راه بیافتم با مترو بیام. یا بنویسد عزیز دلم که خسته شده. سها تکرار نشدنی است.
۹۵/۰۴/۲۴