سهانامه

سه شنبه, ۸ تیر ۱۳۹۵، ۰۱:۵۸ ب.ظ

شقیقه

"و یادت باشد من مثل تو در باره این رابطه فکر نمی کردم که روز اخر چه می شود. من از روز اول نگران اخرش بودم و هیچ وقت و هیچ وقت فکر نکردم که فرایندی است که پیش می رود."

"تو اشتباه فکر کردی اگر فکر کردی من هم مثل تو به این ماجرا نگاه می کنم که فرایندی بوده پیش رونده."

"من از الان برنامه سفر پاییزم را می ریزم بعد در مورد رابطه ام با تو بی فکر و پیش بینی؟"

ولی او بارها به من گفته بود که آن اول من هیچ برنامه ای نداشتم. در مورد شقیقه که صحبت می کرد می گفت فقط شقیقه بود. خودش بارها گفته بود که اول در ذهنم این وضعیت نبود. حتی یکبار ازش پرسیدم اگر نبود پس دربند و هتل و اینها چه بود؟ گفت فقط می خواستم شقیقه را ببوسم.


نوشته شده توسط sourire queen
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

شقیقه

سه شنبه, ۸ تیر ۱۳۹۵، ۰۱:۵۸ ب.ظ
"و یادت باشد من مثل تو در باره این رابطه فکر نمی کردم که روز اخر چه می شود. من از روز اول نگران اخرش بودم و هیچ وقت و هیچ وقت فکر نکردم که فرایندی است که پیش می رود."

"تو اشتباه فکر کردی اگر فکر کردی من هم مثل تو به این ماجرا نگاه می کنم که فرایندی بوده پیش رونده."

"من از الان برنامه سفر پاییزم را می ریزم بعد در مورد رابطه ام با تو بی فکر و پیش بینی؟"

ولی او بارها به من گفته بود که آن اول من هیچ برنامه ای نداشتم. در مورد شقیقه که صحبت می کرد می گفت فقط شقیقه بود. خودش بارها گفته بود که اول در ذهنم این وضعیت نبود. حتی یکبار ازش پرسیدم اگر نبود پس دربند و هتل و اینها چه بود؟ گفت فقط می خواستم شقیقه را ببوسم.
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۴/۰۸
sourire queen

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی